احتمالاً به خاطر دارید که مدتی پیش، تحت عنوان دلنوشته ها، مطلبی نوشتم در پاسخ به این سوال که: «چرا دکترا نمیخوانی؟».
اگر چه آن مطلب بسیار شخصی بود و برخی از استدلالها منحصر به زندگی من محدود میشد، اما خوشحالم که بهانه ای شد تا در کشور، بحث ادامه تحصیل و انگیزه های آن، به صورت جدی تر مطرح شود. رسانه های مختلف به نقل متن و تحلیل آن پرداختند. برخی از آنها را در اینجا گرد آورده ام:
گزارش چرا دکترا نمیخوانی در سایت الف (عنوان: مدرک دکترا، ساعت رولکس و تخم مرغی که به شام نمیرسد!)
گزارش نقد نظام آموزشی عالی در سایت واضح
چرا دکترا نمیخوانی؟ در سایت جارچی
چرا دکترا نمیخوانی؟ در سایت یک فروم
چرا دکترا نمیخوانی؟ در فام بلاگ
چرا دکترا نمیخوانی؟ سایت ویستا
چرا دکترا نمیخوانی؟ سایت برنامه نویس
علاوه بر سایت های فوق، صدها وبلاگ دیگر نیز این متن را منتشر کرده و به بحث گذاشتند.
ادعای من این نیست که الزاماً حرفهایم صحیح است. اما خوشحالم که این نوشته بهانه ای شد برای اندیشیدن بیشتر به مدرک گرایی.
و خوشحالم که امروز، در گوگل با جستجوی واژه دکترا، قبل از سایت رسمی سازمان سنجش، گوگل، نوشته ی من را برای خواندن پیشنهاد میدهد!